چه عنوانی بذارم وقتی حتی نمیدونم چی میخوام بنویسم.........
نمیدونم ازکی وچی دلم گرفته...
فقط میدونم اینقد ناراحتم که دوست دارم زار زار گریه کنم
دوست دارم هیچکس نباشه و دلم به هیچکسی خوش نباشه وقتی برای ادما من فقط........
حس میکنم.........
تسلیم
من دیگه نیستم......
اصلا من نمیخوام باشم
امروز گفتم :همینجا تمومش میکنمو دیگه تمام میشه....
ولی میدونم دوباره روز از نو روزی از نو......
دوباره باید......
حوصله ندارم درس بخونم
حوصله ندارم هیچ کاری بکنم
کاش میشد این چند سالو زود تموم کنمو بعد...
بعدش میخوام برم
هرجا که باشه ولی نمیخوام این ادما منو پیدا کنن میخوام برم خودم باشم
و.........
نظرات شما عزیزان: