دم های این سرزمین سردند
نگاه هایشان..
حرفهایشان..
همه بوی سردی میدهد.
عشق دراین سرزمین بی معناست
فقط محبتشان این است که برای
زخمهایت نمکدان می آورند همین..
من خیلی وقته از کسی ناراحت نمیشم..
تمام سختیش یه خنده زورکیه، و شونه بالا انداختن الکیه...
خیلی وقته خیلی چیزا رو میدونم، و خودمو میزنم به ندونستن...
سختیش یه لحظه حرف عوض کردنه ، و بی خیال شدنه... بی خیال ! ! !