همیشه فکر میکردم من دوست خودمو اگه از دست بدم دیگه نمیتونم زندگی کنم با تمام وجودم دوسش دارم وخواهم داشت حتی اگه...
خیلی حس بدی بهت دست میده وقتی بدونی کسی که از تمام وجودت دوسش داری و حاضری بخاطرش هر کاری بکنی فقط بخاطر اینکه نمیتونست حرف دلشو بکسی بزنه و هیچکسی رو نداشت باهات دوست شده..
راحت ولت میکنه اون موقع تازه میفهمی که چی بسرت اومده...
اون ولم کرد...نمیدونم چرا؟؟...هیچوقت هم ازش نپرسیدم چرا؟...تو که میگفتی من بهترین دوستتم...
میدونم عشق ثبات نداره,میدونم که عشق تاریخ انقضا داره...ولی نمیدونم چرا عشق من به اون تموم نمیشه...شاید...نه..نمیدونم!
دوست خیلی کم پیدا میشه.کم کم کم کم.......هیچکس تا تهش نمیمونه....چون کلا وفا کردن به تعهدات دوستی کار هر آدم سست عنصری نیست....
کاش می فهمید وقتی تو کلاس قاه قاه خنده اش رو میشنوم چه حالی بهم دست میده!!!از ته دلم دوسش دارم....
حتی اگر سختی راه چشمانش را از من دور کند....کار من و اون بجایی رسیده که دیگه حتی سلام هم بهم نمیکنیم!!!
دیروز که گریه اشو دیدم نزدیک بود دق کنم...آخه عادت نداشتم اون گریه کنه و منم فقط نگاش کنم ... ذوس داشتم باهاش گریه کنم...ولی نکردم...خیلی معمولی از کنارش رد شدم...رد شدم
دور باش اما نزدیک من از نزدیک بودن های دور تو می ترسم
نظرات شما عزیزان: