بـآ مـטּ لـج نڪـטּ بغــض نـفهمـ !
ایـטּ ڪہ خــوבت رآ گوشـہ ے گـلو قـآیـمـ ڪنـے ،
چـیزے رآ عـوض نمـے ڪنـב
بـالآخـره یـآ اشڪ میـشـوے
בر چـشـمـآنـمـ
یـآ عُـقــבه בر בلـمـ....
...
نظرات شما عزیزان:
farnazzz 
ساعت15:37---27 فروردين 1392
به خودت می آیی ، یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند ، نه دستی که شانه هایت را بگیرد ، نه صدایی که قشنگ تر از باد باشد … تنهایی یعنی همین …
به غیر از اشک تنهایی چیزی تو چشمام نیست جز این سکوت تنهایی کسی همدم درد هام نیست.
عجقم خوفی کوجایی دلم واشت 1 ژره شده اووماااچ
شیوا گلی!!!!!!!! 
ساعت20:36---24 فروردين 1392
هیچ هَم بَرای خودَش عالَمی دارَد ...
وَقتی "هَمِه" هایَت هیچ میشَوَند ؛
آن وَقت
"هیچ" بَرایَت یِک دُنیاست
شیوا گلی!!!!!!!! 
ساعت20:35---24 فروردين 1392
من درختت میمانم …
تو تبر هم که بشوی و بخواهی مرا قطع کنی ،
آخرش یا دستمال میشوم برای اشک چشهایت،
یا قلم و کاغذ میشوم برای دلتنگی هایت …
شیوا گلی!!!!!!!! 
ساعت20:35---24 فروردين 1392
تو + خاطراتت + چشمانت + دستانت + لبخندت + اشکت
چند نفر به یک نفر ؟!